داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

حکایتی دیگر از حاج آقا ایراندوست

 

برای سالکان الی الله همواره حجاب هایی است که باید آن ها را کنار زد و راه را برای خود هموار ساخت تا پرواز به لقاء الله سریع تر شود و قرب آنان به حضرت حق بیش تر. 

روزی در باب همین قضایا در مراسم ختم فرزند فرزندشان اسماعیل در سال 78 که در حیاط منزل با جناب مرحوم ایران دوست و بسیاری از اقوام و دوستان آقای ایران دوست و جناب صالح و با محرمان شیخ که در گرد هم بودیم، ایشان به یاد قضیه ای افتادند و فرمودند: 

«سال ها پیش مرا مرا به جلسه ختم یکی از آقایان محل دعوت کرده بودند، که ما نیز در آن مراسم غذایی خوردیم و لذا فردای آن روز بود که متوجه شدم حجاب دارم و شروع به پیدا نمودن علت این حجاب کردم که فهمیدم دیروز در آن مراسم مرغ خورده بودم آن غذا دچار مشکل شرعی بوده و لذا از خوردن آن غذا حجابی برایم به وجود آمده که برای کنار زدن آن سه روز روزه گرفتم تا آن شد که اثر آن مرغ از بدنم خارج شد و حجاب از بین رفت. 

مرحوم ایراندوست اضافه کردند: در آن سه روز بسیار گریه کردم تا آن که حجاب مرتفع شد و حزین بودم از آن که چرا در هنگام خوردن آن مرغ متوجه مشکل آن نشدم. (1) 

 

(1) کجا بودم،کجا رفتم ، صفحه 141

نظرات 2 + ارسال نظر

این مجموعه قابل اجرا در کامپیوتر می باشد .

این مجموعه سانسور شده ، با دوبله فارسی و محصول کشور امریکا می باشد.

تمامی فیلم ها بین سال های 2000 تا 2007 ساخته شده اند.

باپسوند WMV - قابل اجرا در کامپیوتر

برای کسب اطلاعات بیشتر به ادرس http://www.shopkadeh.com/?cat=74 مراجعه کنید.

موفق باشید.

سعید شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:04

این حرف کاملا اشتباه و نامربوط است که کسی باخوردن غذای برادرمومن دچار مشکل شود و حال آنکه ازکیفیت تهیه آن اطلاعی نداشته است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد