داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

آیت الله بهجت و اجازه از حضرت ولی عصر عج جهت پذیرش مرجعیت


حجت الاسلام ناصری نقل می کنند:


یکی از رفقای ما که گاهی خدمت آقا بود نقل می کرد: وقتی که قضیه رساله آیت الله بهجت مطرح شد دروناْ از این قضیه ناراحت بودم و باطناْ اعتراض داشتم. یک روز صبح برای اعتراض خدمت ایشان رفتم.

همین که نشستم فرمودند:

این طور ها هم نبوده است آقا، بعضی از اساتید ما برای ورود به مرجعیت از حضرت حجت (عج) اذن می گرفتند.فقط این یک جمله را گرفتند، رفته بودم که بگویم:آقا چرا وارد این قضایا شدید؟ دور خودتان را شلوغ می کنید ولی با گفتن همین یک جمله دیگر چیزی نگفتم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد