الف
یکی از عزیزانی که مطالب بلاگ رو خونده کامنتی گذاشته که دلم می خواد چند خطی راجع بهش بنویسم. کامنت رو در زیر آوردم.
چرا مردم رو قاطی داستان و خیالپردازی می کنین ؟ به جای اینکارها بهتر نیست به شبهات پاسخ بدین و از کاربرد عقلایی دین تو زندگی بگین ؟ نمیخوام بهتون بی ادبی کرده باشم ولی معمولا این کرامات که خیلی هاشون هم ساختگی اند آفت دین بود ه اند ! ما تو دنیایی که میدونیم ۲ ضربدر 2 چهار میشه این همه مشکل داریم وای به اینکه همه هدفمون بشه که به یکسری چیزهای خارج از نظم جهان دست پیدا کنیم !!!
گفتند بهتر نیست پاسخ به شبهات بدم و از کاربرد عقلایی دین تو زندگی بگم؟
خوب قرار نبوده من این کار رو بکنم، دغدغه های من پرداختن به مفاهیم ناب عرفانیه و در این دنیای مجازی قصد نداشتم به شبهات پاسخ بدم!!! پاسخ به شبهات و کاربرد عقلایی دین نیاز به بلاگی با موضوعات کاملا متفاوت داره.
گفتند این کرامات خیلی هاشون ساختگی و آفت دین هستند و کلا چرا باید بریم به این سمت که خارق عادت برامون جذاب باشه؟
این که معتقدید خیلی هاشون ساختگیه باهاتون موافق نیستم هر چند به نظرتون احترام میگذارم، توضیحی ندادید چرا آفت دینه و اما مورد آخر چرا خرق عادت توی این بلاگ بحث شده؟؟
احتمالا کسایی که عرفانی خون هستند و به بلاگ من سر زدند می دونند که من تو بلاگم از افراد شناخته شده در عرفان مانند مجتهدی، شیخ رجبعلی و ... مطلبی آپ نمی کنم و سعیم بر این بوده افراد کمتر شناخته شده رو در این جا بشناسونم. اساسا قرار نیست خود کرامت جذاب باشه! اون چه که مهمه اینه که ما آدمای معمولی و غیر معصوم می تونیم این قدر خودمون رو پاک کنیم و در راه توحید پیش بریم که به چنین مقاماتی برسیم. در هر صورت به نظرتون احترام میگذارم. یادمون نره که زمان جوونیای آیت الله بهجت هم کل حوزه نجف مقابل عرفان موضع می گرفت و کار به جایی کشید که برای پدر ایشون توی فومن نامه نوشتن و بقیه داستان و پدرشون به ایشون در نامه ای تکلیف کردند من راضی نیستم جز واجبات به هیچ مستحبی بپردازی!!!. به عبارتی همواره عرفان و لذات ناب عرفانی که جدای از کرامات هست - مانند دو رکعت نماز عاشقانه با شور و اشک- برای بسیاری قابل لمس نبوده نیست و نخواهد بود.
وبلاگ بسیار مفیدی دارید ممنون از شما