داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

اندر حکایات تعصب مفتی های بزرگ اهل سنت


آیت الله حاج شیخ عبدالحمید شربیانی فرمودند: در تفسیر فخر رازی (1)- علیه اللعنه - در ذیل آیات آخر سوره مائده:

و اذ قال الله یعیسی ابن مریم ءانت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله


دیدم که نوشته خداوند در روز قیامت به عیسی می گوید:آیا تو به مردم گفتی مرا و مادرم را بپرستند؟

عیسی جواب می دهد:نه، بار خداوندا! هر چه من به آنها گفتم مرا نپرستید، من از آسمان نیامده ام، آنها نپذیرفتند و گفتند: تو خدایی و از نزد پدر که در آسمان است آمدی و فرزند او می باشی همچون جماعت رافضیان(2) که علی را خلیفه اول می دانند و هر چه علی به آنها گفت: من خلیفه چهارم هستم قبول نکردند و گفتند تو خلیفه اول می باشی!!!!


پی نوشت:


(1)   از علمای بزرگ اهل سنت

(2)   شیعیان



نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:54

سلام .این مفتی ها همیشه حرف مفت میزنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد