حجت الاسلام فاطمی نیا نقل می کنند:
عالمی است از اهل تبریز، اهل بصیرت و جامع علوم و معارف فراوان و بسیار از شهرت و سر و صدا گریزان است. می گفت:
در جوانی رفتم خدمت آقا سید محمد حسن الهی(برادر علامه طباطبایی) و خواهش کردم که کتاب شفای بوعلی سینا را برایم تدریس کند.ایشان قبول کردند و شفا را شروع کردیم.
در مبحثی یک روز رسیدیم به جایی که شیخ ابن سینا به عنوان اعتراض به مطلبی می گوید: لا ادری ما یقول (من نمی دانم چه می گوید)
ناگهان دیدیم صدای خود بوعلی سینا آمد که من چنین مطلبی نگفتم.
پرسیدیم: شما چه کسی هستی؟ گفت: من بوعلی سینا هستم.
گفتیم: پس شما چه گفته اید؟ گفت: من چنین گفته ام (و عبارتی را ذکر کرد)
اخوی علامه نامه ای می نویسد به قم و قضیه را برای علامه نقل می کند. آقای طباطبایی در جواب نامه می فرمایند: من سالها بود که می دیدم این عبارت موجود در شفا اشکال دارد و از شیخ بعید است که آن را گفته باشد، حالا درست شد.(1)
(1) نکته ها از گفته ها، دفتر اول، صفحه 74