داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

داستانهای عارفانه

داستانهایی زیبا از عرفا و اولیای الهی

ایت الله میرزا کاظم تبریزی

یکی از شاگردان آیت الله میرزا کاظم تبریزی نقل می کند: 

« شاید سال 71 بود که برای اولین بار توفیق تشرف به عمره پیش آمده بود. شبی برای استفتاء از مسائلی چند و کسب راهنمایی خدمت ایشان مشرف شدم. مرحوم آقا در بین فرمایشاتشان فرمود(تقریباً): شما به خاطر مقدار پولی که در راهی مصرف کردید، وقتی مشرف شدید به زیارت حضرت رضا (علیه السلام) و عرض سلام کردید، حضرت فرمودند: لا علیک السلام. (1) 

 

حجت الاسلام شب زنده دار می گوید: 

« اوایل پیروزی انقلاب، در یکی از ارگان ها مشغول خدمت بودم. یک بار بخاری برقی با قیمت ارزان میان کارکنان توزیع کردند و من نیز یکی خریدم. چند روز بعد خدمت آیت الله تبریزی رسیدم. با نگرانی فرمود: سه شب است نزدیکی سحر رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را در خواب می بینم که به من می فرماید: فلانی در مالی تصرف می کند که نمی گذارد عمل او بالا رود. می خواستم منزلتان بیایم و این مطلب را به شما خبر دهم. تنها چیزی که در آن ایام به خانه ما آمده بود و در آن تصرف می کردم همان بخاری برقی بود. پس از تفحص معلوم شد در تهیه بخاری ها جهات شرعی رعایت نشده بود. (2) 

 

ترسم آزرده شوی، ورنه سخن بسیار است 

 

امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) فرمودند: 

مردم اکنون در خانه غفلت و بی خبری به سر می برند، عمل می کنند و از نتیجه آن خبر ندارند، چون به آخرت رسنه به خانه یقین وارد شوند، سرانجام را می بینند و نمی توانند عملی انجام دهند. (3) 

 

استفتائات متفرقه شرعی از آیت الله بهجت: 

 

(1) بین شراب و تریاک چه فرقی وجود دارد که شراب حرام است و حد دارد ولی تریاک خیر؟ 

تریاک هم اگر سبب اعتیاد شود، حرام است. 

 

(2) کشیدن قلیان و پیپ چه حکمی دارد؟ 

جایز است. (4)

 

(3) دختری نامزد جوانی بوده است و برای رعایت مسائل شرعی، صیغه عقد موقت خوانده بود و با هم خلوت می کردند و جوان از راه دُبُر (5) با دختر نزذیکی می کرده است. ولی بعد از مدتی از هم جدا می شوند و دختر که جاهل بوده است و نمی دانسته این آمیزش هم عده دارد، در زمان عده شرعی به عقد دائم دیگری درآمده و فعلا بعد از چند سال از زندگی متوجه شده است، حکم او چیست؟ 

اگر نزدیکی شوهر دوم در زمان عده نبوده، عقد باطل است، ولی زن بر او حرام نمی شود، بلکه می تواند زن را بعداً عقد نماید. (6) 

 

پی نوشت: 

(1) سینای معرفت، صفحه 174 

(2) سینای معرفت، صفحه 176 

(3) نصایح، صفحه99 

(4) استفتائات از محضر آیت الله بهجت، جلد 4، صفحه 558 

(5) دُبُر به معنای مقعد و باسن است.

(6) استفتائات از محضر آیت الله بهجت، جلد 4، صفحه 17

ملا آقا جان و دست اخوت

 

آیت الله سید حسن ابطحی نقل می کرد: 

« یکی از علمای بزرگ و مجتهدین با عظمت خواست که با مرحوم حاج ملا آقا جان زنجانی دست برادری بدهد و عقد اخوت بخواند، اما ایشان گفت: من با کسی دست برادری نمی دهم. بیرون از مجلس من از ملا آقا جان سوال کردم که آن آقا سید و عالم خوبی هستند، چرا با ایشان دست اخوت ندادید؟فرمودند: خود من هم علتش را نمی دانم، اما می دانم نباید این کار را می کردم. فردای آن روز من پیش همان عالم نشسته بودم، شخصی وارد شد. ایشان آرام به من گفت: من با ایشان دست اخوت داده ام. این مطلب را به مرحوم حاج ملا آقا جان گفتم. فرمود: حالا فهمیدم که چرا نباید با ایشان دست اخوت می دادم.آن آقا که ایشان با او دست اخوت داده بود از متصوفه است، اگر من با ایشان دست اخوت می دادم روز قیامت باید منتظر ایشان شوم و ایشان هم باید مدتی طولانی معطل آن درویش بماند و طبعاً خیلی وقت باید پشت درب بهشت معطل شوم. (1) 

 

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: 

« پس از خود بر امتم از 3 چیز می ترسم. 

(1) گمراهی بعد از معرفت 

(2) فتنه های گمراه کننده 

(3) شهوت شکم و فرج (2) 

 

در این جا تعدادی از استفتائات مذهبی که از مرحوم آیت الله بهجت (ره) پرسش شد ارائه می شود. 

 

(1) اگر مردی عادت به استمتاع(3) از پشت (دُبُر)(4) داشته باشد و این امر موجب عسر و حرج زوجه شود، تکلیف زوجه چیست؟ 

در این صورت زن می تواند امتناع کند. 

 

(2) آیا دخول از پشت (دُبُر) همسر از نظر شرعی جایز است؟ 

کراهت شدیده دارد. 

 

(3) وطی (5) در پشت زن حائض چه حکمی دارد؟ آیا کفاره دارد؟ 

بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، ولی ظاهراً کفاره ندارد. 

 

(4) آیا جایز است زوج منی را خارج رحم بریزد؟ 

در غیر بیرون ریختن دائمی- که موجب مریضی و عقیمی زوجه می شود- بدون اذن زوجه بنا بر اظهر مکروه است. 

 

(5) آیا جایز است شوهر با آلت مصنوعی یا با چیز دیگر- غیر از جسدش- همسر خود را از لحاظ جنسی ارضا کند؟ 

جایز نیست. 

 

(6) اگر مردی با زنش از پشت نزدیکی کند، آیا بر زن نیز غسل جنابت واجب می شود؟ 

اگر دخول شود، بر زن هم غسل واجب می شود. 

 

(7) در هنگام نزدیکی، چه موقع بر انسان غسل واج می شود؟ 

در صورت انزال منی و یا دخول آلت تناسلی به اندازه حشفه (6) در جلو یا پشت زن، غسل واجب می گردد. 

 

(8) اگر مرد در جماع افراط می کند، به طوری که برای سلامتی زن یا شوهر مضر می باشد، آیا زن می تواند تمکین نکند؟ 

در جایی که خوف ضرر عقلایی باشد می تواند تمکین نکند. (7) 

 

پی نوشت: 

(1) مجله خورشید مکه، شماره 21، صفحه 26 

(2) اصول کافی، جلد 3، صفحه 126 

(3) استمتاع به معنای  کام گرفتن یا نزدیکی کردن است. 

(4) دُبُر به منعنای پشت و در بحث های فقهی به معنای باسن (مقعد)  استفاده می شود. 

(5) وطی در لغت به معنای لگد مال کردن ولی کنایه از عمل جنسی است. 

(6) حشفه به معنای سر آلت تناسلی است یعنی جایی که آلت دچار فرو رفتگی می شود. 

(7) استفتائات از محضر آیت الله بهجت ، جلد 4، صفحه 64-71

عنایت مولا (سلام الله علیه)

 

سید محمد علی علوی نقل می کند: 

« سید محسن چوبین دری (ره) و آقا سید محمد ولد آبادی (ره) و جد ما آقا سید علی زرآبادی (ره) هر سه در نجف با هم دوست و هم حجره بودند. مرحوم جد ما و سید محسن چوبین دری (ره) پس از آن که درسشان تمام می شود حرکت کرده و به قصد ایران خداحافظی نموده و بازگشت می نمایند. ولی مرحوم سید محمد ولد آبادی (ره) در نجف می ماند. علتش هم این بوده که گویا آن مرحوم زیاد دنبال درس و بحث نبوده است. به هر صورت آن بزرگوار به حرم جدش حضرت امیر (علیه السلام) شرفیاب شده و می گوید: ای جد بزرگوار، دوستان ما به قزوین برگشتند با توشه ای از علم و سواد، ولی من سواد درست و حسابی اندوخته نکردم و اگر این گونه به زادگاهم برگردم آبرویم خواهد رفت. شما را قسم می دهم به کرم و عطایت که عنایتی به این فرزندت بکنی. در عالم خواب، مولا (سلام الله علیه) لیوان آبی به او می دهد و می فرماید:بخور، وقتی که آب را می خورد حالت خاصی در وجودش ایجاد می شود. پس از بیدار شدن از خواب، می فهمد که حضرت به او مقداری از علم لدنی مرحمت کرده است. (1) 

 

حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند: 

هر که دوست دارد دعایش به استجابت برسد، باید غذا و راه درآمدش پاک (و حلال) باشد. (2) 

 

علامه طباطبایی (ره) می فرمایند: 

« اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده اند و توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفا کنند، و بالاخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است در یکی از این دو حال بوده است: اول در حین تلاوت قرآن مجید. دوم، از راه توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) . زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریقت نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است. (۳) 

 

پی نوشت: 

(1) باران معرفت، صفحه 282 

(2) بحارالانوار ، جلد 93، صفحه 372 

(3) کیش مهر ، صفحه 235

علامه طباطبایی و روز عاشوراء

 

یکی از شاگردان علامه می گوید: 

« بعدازظهر عاشورایی به قبرستان حاج شیخ (قبرستان نو) در قم رفته بودم که دیدم مرحوم علامه در گوشه ای از قبرستان هستند. برای عرض ارادت نزدیک شده و عرض سلام و ادب کردم. آن بزرگ چند بار از سوز و گداز به من فرمودند: آقای وجدانی! می دانید امروز چه روزی است؟ عرض کردم بله، امروز عاشوراست. فرمودند: میبینی همه دنیا، موجودات، آسمان، زمین و جمادات در حال اشک ریختن و گریستن بر حضرت سیدالشهداء هستند؟!! متعجب شده و دانستم که ایشان خبر از حقایق هستی می دهند و در همین حال، ایشان خم شده و سنگی از زمین برداشته آن را به سان سیبی با دست از وسط شکافتند و میان آن را به من نشان دادند. با چشمان خودم ، در میان سنگ خون دیدم و ساعتی با بهت و حیرت غرق مشاهده آن بودم! وقتی به خود آمدم متوجه شدم که علامه از قبرستان رفته اند و من در تنهایی به نظاره آن سنگ خونین جگر مشغولم. (1)  

 

  حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: 

« بنده (خدا) روز قیامت قدم از قدم برندارد تا به چهار پرسش پاسخ دهد. 

1- از عمرش که در چه راهی صرف کرده. 

2- از جوانی اش که آن را چگونه به کار گرفته. 

3- از ثروتش که از چه راهی به دست آورده و در چه راهی صرف کرده. 

4- از دوستی ما اهل بیت. (2) 

 

پی نوشت: 

(1) کیش مهر ، صفحه 46 

(2) اصول کافی، جلد 3، صفحه 92

آقای ایران دوست و احساس حیوانات

 

با آقای ایران دوست از جلوی مغازه ی کله پزی می گذشتیم، ایستادند و با چشمان همیشه گریانشان به سینی کله پزی نگریستند و به سر گوسفندی که در آن بود نگاه می کردند. لحظه ای بعد دست ما را گرفتند و فرمودند: آقا جان!برویم که طاقت ماندن ندارم.علت را که جویا شدم دلیل نگریستن را گفتند: 

« هنگامی که چشمم در چشمان گوسفند سر بریده شده افتاد، دیدم که در حال گریه کردن است. ایستادم تا ببینم بنده ی خدا را چه شده که مانند ابر اشک می ریزد، که فهمیدم چند تا از بره هایش را جلو چشم او سر بریده اند و گریه اش هم برای این است، لذا دلشکسته شدم و بدان بنده ی خدا حق دارد که ناراحت باشد و به خدا شکوه کند. بی انصاف قصاب که این قدر نمی فهمد که نباید سر بره را جلوی چشم پدر و مادرش ببُرد. آقا جان! حیوانات هم مثل ما انسان ها به یکدیگر محبت می کنند و محبت را می فهمند و به یکدیگر عشق می ورزند و همه بره ها مادر خود را می شناسند. مگر ندیده ای که به محض به دنیا آمدن بره، چوپان او را در کیسه می گذارد و حتی بره فرصت ندارد مادر خود را ببیند و او را بشناسد و وقتی که چوپان از صحرا برمی گردد، بره را که از کیسه در می آورد آن بره صاف و مستقیم پیش مادرش می رود و نه پیش این گوسفند یا آن یکی، چون می داند باید کجا برود. آخر مگر ندیده اید؟ بروید ببینید تا بفهمید که چه خبرهایی است. (1) 

 

 ابوحمزه می گوید: 

از حضرت امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: سنت و روش پیغمبر ( صلی الله علیه و آله ) درباره روزه چیست؟ 

فرمودند: 

سه روز در هر ماه، اولین پنج شنبه و چهارشنبه اواسط ماه و آخرین پنج شنبه ، روزه این سه روز ثواب روزه یک عمر دارد. چون خداوند فرمود: هر که کار نیکی کند ده برابر اجر دارد و اگر کسی به علت ضعف مزاج قدرت روزه ندارد صدقه دهد که یک درهم صدقه از یک روز روزه افضل است. (2) 

 

چند سوال شرعی از آیت الله بهجت در مورد جنابت: 

 

(1) به مدت دو سال احکام جنابت را نمی دانستم و غسل جمعه انجام می دادم، نماز من چگونه است؟ 

غسل جمعه چون به نیت وظیفه بوده، کفایت از غسل جنابت می کند ولی نمازهایی را که بدون هیچ غسلی به جا آورده اید باطل است. 

 

(2) آیا شرم و حیا می تواند موجب به تاخیر انداختن غسل جنابت شود؟ 

جایز نیست به علت شرم و حیا غسل جنابت را به تاخیر انداخت به گونه ای که نماز انسان قضا شده و یا مرتکب اعمالی که نیاز به طهارت دارد، شود. 

 

(3) شخص جنب می تواند به عنوان زیارت در حرم امام زاده ها وارد شود یا نه؟ 

می تواند. 

 

(4) آیا زن پس از نزدیکی شوهر با او باید مدتی قبل از غسل صبر کند تا منی شوهر از او خارج شود یا خیر؟ و اگر فوراً غسل کند و آبی یا رطوبتی مشکوک از او خارج شود تکیفش چیست؟ 

لازم نیست صبر کند و خارج شدن منی مرد از زن موجب جنابت زن نیست و اگر خارج شد، فقط همان موضع تطهیر شود. 

 

(5) در بعضی بیمارستان ها برای این که بفهمند انسان بچه دار می شود از مرد می خواهند که با عمل استمناء منی خودش را در اختیار آزمایشگاه قرار دهد. آیا جایز است؟ 

جایز نیست. (3) 

 

پی نوشت: 

(1) کجا بودم،کجا رفتم، صفحه 60 

(2) نصایح ، صفحه 152 

(3) استفتاءات از محضر آیت الله بهجت، جلد اول ، صفحه 210-215

ملا آقا جان و بهترین یار ابا عبدالله

 

یکی از شاگردان ملا آقا جان زنجانی نقل می کند: 

« مرحوم حاج ملا آقا جان می فرمود: یک شب بعد از نماز مغرب نشسته بودم، دیدم ملائکه از طرف مغرب به مشرق می روند. سوال کردم چه خبر است؟ گفتند حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (سلام الله علیه) می روند، پیش تو هم می آیند. بعد حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) تشریف آوردند و در اتاق نشستند، از ایشان سوالاتی کردم، پرسیدم: با فضیلت ترین اصحاب شما که بودند؟ فرمودند:(البریر بعد الحبیب) ( بعد از حبیب بن مظاهر، بریر) » (1) 

 

حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله ) می فرمایند: 

پنج چیز دل را صفا می دهد و سختی قلب را برطرف می کند. 

1- نیمه شب استغفار کردن 

2- کم خوابیدن شب 

3- روزه 

4- هم نشینی علماء 

5- دست به سر یتیم کشیدن (2) 

 

در این قسمت چند سوال و استفتاءی که از آیت الله بهجت در مورد ازدواج موقت با دختر باکره مطرح شده است می آوریم. 

 

(1) آیا صیغه خواندن برای دختر باکره بدون اطلاع خانواده اش صحیح است؟ صحبت کردن آن ها با هم دیگر چه حکمی دارد؟ 

 باید احتیاطاً با اجازه پدر دختر باشد و صحبت کردن بدون اجرا عقدی مثل صحبت کردن با نامحرم های دیگر است. 

 

(2) در عقد موقت آیا به صرف گفته دختر که « پدر او راضی است » نیازی به گرفتن پاسخ پدر هست یا خیر؟ 

ظن به صدق او باشد کفایت می کند. 

  

(3) آیا دختر باکره ای را که بالغ و عاقل و رشیده است، بی اذن پدر او می توان متعه کرد؟ 

بنا بر احتیاط، تکلیفاً باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، چون تکویناً مفسده دارد.  

 

(4) اگر پدر تا بیست یا سی سال دختر خود را تزویج نکند و دختر هم بخواهد با کفو شرعی خود صیغه کند، آیا اذن پدر لازم است یا خیر؟ 

با فرض آن که دختر رشیده و عاقله است و زوجی را که برای خود در نظر گرفته کفو او می باشد و با اجتماع نمام شرائط پدر از اذن امتناع نماید، اعتبار اذن پدر ساقط می شود و در هر حال رعایت احترام پدر و استیذان از او بشود خصوصاً در عقد انقطاعی، والله العالم. 

 

(5) اگر پسر و دختری بخواهند از طریق ازدواج موقت با همدیگر رابطه شرعی داشته باشند، در صورت های زیر چه شرایطی معتبر است؟ 

الف- اگر رابطه صرفاً رابطه متعارف شغلی یا تحصیلی باشد؟ 

ب- اگر رابطه صرفاً به خاطر استمتاع جنسی بدون دخول باشد؟ 

ج- اگر رابطه به خاطر آمیزش جنسی (دخول) باشد؟ 

در تمام صور جایز است، ولکن در باکره با اجازه پدر احتیاطاً. 

 

(6) آیا ازدواج موقت که موجب از بین رفتن بکارت می شود به ضرر دختر نیست؟ 

امکان دارد. 

 

(7) عقد موقتی واقع شده است که به جهت جهل به مساله یا فراموشی، مدت و مهر را مشخص نکرده اند و جماع واقع شده است. حکم قضیه چیست؟ 

حکم زنا را ندارد و اگر قصد مطلق نکاح را داشته اند منقلب به عقد دائم و مهرالمثل می شود. 

 

(8) ازدواج موقت از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ 

جایز، بلکه مستحب است. 

 

(9) زن و مردی که صیغه شده اند چه حقوقی نسبت به هم دارند؟ 

مرد حق استمتاع و زن حق مهر دارد. 

 

(10) آیا فواحش را می توان عقد موقت کرد؟ 

بله ، می شود، هر چند خلاف استحباب است. (3) 

 

پی نوشت: 

(1) مجله خورشید مکه، شماره 21، صفحه 26 

(2) نصایح ، صفحه 209 

(3) استفتائات از محضر آیت الله بهجت، جلد 4، صفحه 142-147

خاطره ای از صمصام - ( صمصام و کام بچه های یتیم)

 

جناب آقای سید محمد کفایتی از قول عموی خود، حاج سید رضا کفایتی نقل می کند: 

« روزی به خدمت جناب صمصام در منزلشان رسیدم و با ایشان کار کوچکی داشتم. در آن زمان جناب صمصام مشغول بادام شکستن بودند. صحبت هایمان اندکی طول کشید و بادام شکستن جناب صمصام هم تمام شد. اما در حین ادامه صحبت ها، مشاهده کردم که ایشان هر کدام از مغز بادام ها را بر می دارند و نوک آن را می کَنند و در دهان می گذراند و بقیه را در کیسه مخصوصی می اندازند. اول فکر کردم این رفتار گذراست و به چند دانه ختم می شود، ولی هر چه زمان می گذشت، باز هم ایشان حرکت را تکرار می کردند و بادام ها را مزمزه کرده و در کیسه می گذارند. کنجکاو شدم و از ایشان علت را پرسیدم. جناب صمصام هم فرمودند: این بادام ها قرار است به تعدادی بچه یتیم برسد، با خود گفتم در زمان بیکاری آن ها را مغز کنم، بعد فکر کردم که نکند یکی از این مغز بادام ها تلخ باشد و کام بچه یتیم را تلخ کند!!! به خاطر همین این ها را می چشم تا مبادا که مزه آن کام کسی را تلخ کند! در تمام مدتی که من در خدمتشان بودم، دانه دانه بادام ها را می چشیدند و تلخ های آن را جدا می کردند. من در تمام عمرم کسی را ندیدم که چنین همتی در جهت خدمت به خلق خدا نشان دهد.» (1) 

 

(1) غبار روبی از چهره صمصام ، صفحه 114

کرامتی دیگر از علامه طباطبایی

 

در قم سید بزرگواری بود و چایخانه داشت که از خواص علامه طباطبایی و محرم سر ایشان بود، او می گوید: 

« روزی با آقا کار داشتم، رفتم درب منزل ایشان، هر چه در زدم و منتظر ماندم کسی نیامد،معلوم شد کسی در منزل نیست، ناگهان صدایی در گوشم گفت: در نزن، آقا رفته اند قبرستان نو! کسی هم در کوچه و اطراف من نبود! با خود گفتم می روم قبرستان نو، در ضمن به صحت و سقم این صدا هم پی می برم. با سرعت خودم را به قبرستان نو رساندم، دیدم ایشان در میان قبرها در حال قدم زدن هستند، خودم را آماده کرده بودم که تا ایشان را دیدم قضیه این صدا را به ایشان بگویم، حتی اگر تردید کردند قسم بخورم. همین که خواستم مطلب را بگویم، فرمودند: دست و پایت را گم نکن، از این صداها زیاد است، گیرنده می خواهد!!! »(1) 

 

(1) کیش مهر ، صفحه 48